بیایید روراست باشیم: هیچ نسخه واحدی برای «چند ساعت مطالعه» وجود ندارد. نه آن دانشآموزی که روزی ۱۴ ساعت میخواند لزوماً موفقتر از توست، و نه کسی که با ۴ ساعت مطالعه روزانه رتبه برتر شده، نابغهای خارج از قاعده است. مسئله فقط زمان نیست. مسئله، عمق است. تمرکز است. استمرار است.
بگذار ساده بگویم: یک ساعت مطالعه عمیق و بدون حواسپرتی، بیشتر از ۴ ساعت نشستن پای کتابی میارزد که وسطش صدای نوتیفیکیشن بیاید یا ذهنت به آیندهای که هنوز نرسیده پرواز کند.
مغز تو، مثل یک عضله است. نه یک سطل که فقط باید پرش کنی. اگر هر روز همین عضله را در ساعت مشخص، با روش درست تمرین بدهی، رشد میکند. مهم نیست از کجا شروع میکنی. مهم این است که چطور ادامه میدهی.
🟣 پس چقدر بخوانیم؟
اگر اول راهی، بین ۳ تا ۵ ساعت مطالعهی مفید در روز یک شروع منطقی است. وقتی گرم شدی، تمرکزت بیشتر شد و برنامهات جا افتاد، میتوانی به ۷ تا ۸ ساعت در روز برسی. حتی بیشتر. ولی فقط وقتی که «بخودت فشار نمیآوری»، بلکه «به خودت افتخار میکنی».
چیزی که ما در «کنکورت با من» به بچهها یاد میدهیم این نیست که یک عدد طلایی وجود دارد. بلکه این است که تو باید ساعت مطالعهی خودت را «بسازی»، نه «تقلید» کنی.
🟣 اما یک قانون نانوشته وجود دارد: تداوم مهمتر از شدت است
آدمی که هر روز ۵ ساعت میخواند، حتی اگر حال ندارد، بهتر از کسی است که یک روز ۱۲ ساعت میخواند و دو روز بعدش میسوزد و میریزد زمین. کنکور دویدن نیست. دوی ماراتن است. با ثبات جلو رفتن، کلید اصلی ماجراست.
🟣 و یک نکتهی آخر: ذهنت را نترسان
وقتی دائم در سرت میگویی «امروز کم خواندم»، «فلانی از من جلوتر است»، یا «اگر ۱۲ ساعت نخوانم، قبول نمیشوم»، مغزت را وارد فاز دفاعی میکنی. یعنی خودش را از ترس خستگی و شکست، خاموش میکند. تو را میبرد به سمت اهمالکاری، به سمت رها کردن.
در عوض، بپرس: «امروز چقدر توانستم متمرکز باشم؟» و اگر متمرکز بودی، حتی اگر فقط ۳ ساعت خواندی، بزن روی شانهی خودت. تو در راهی.
🟣 جمعبندی
زمان مهم است، اما فقط وقتی که کیفیتش بالا باشد. تعداد ساعت مطالعه، معیار تسلط نیست؛ تمرکز و استمرار است. اگر با خودت صادق باشی، برنامهای بسازی که با ظرفیت خودت هماهنگ است، و هر روز کمی بهتر از دیروزت باشی، به تسلط میرسی. نه با عدد، با عادت.
در «کنکورت با من»، ما باور داریم تو لازم نیست «بیشتر از همه» بخوانی؛ کافیست «درستتر از دیروز خودت» بخوانی.